پيامهاي ارسالي
+
835. چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدي ..... چه بغضها که در گلو رسوب شد نيامدي ..... خليل آتشين سخن ؛ تبر به دوش بت شکن ..... خداي ما دوباره سنگ و چوب شد نيامدي ...... براي ما که خسته ايم نه ؛ ولي ..... براي عده اي چه خوب شد نيامدي ...... تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام ..... دوباره صبح ؛ ظهر ؛ نه غروب شد نيامدي
*ستاره سهيل*
91/3/5
+
سلام دو ستان عزيز ميشه براي همه دعا كنيد/ براي مريض ها براي زندا ني هاي بي گناه / براي جوان ها/ براي او ني كه راه خدا رو گم كردند هنوز هم تو ي بيراهه هراسونن/ براي سلامتي ظهور اقا امام زمان/ براي كساني براي اين مملكت زحمت مي كشن /براي اونهاي كه سال قبل ماه رمضان بودند و لي امسال دستشون از اين دنيا كوتاهه در اخر اگه دو ست داشتيد براي اين كا مبيز هم دعا كنيد/ خيلي محتاج دعا تونه
167210-
90/5/30
قافيه باران
90/5/30
پيمان 00
90/5/30
+
+ + سلام دو ستان عزيز ميشه براي همه دعا كنيد/ براي مريض ها براي زندا ني هاي بي گناه / براي جوان ها/ براي او ني كه راه خدا رو گم كردند هنوز هم تو ي بيراهه هراسونن/ براي سلامتي ظهور اقا امام زمان/ براي كساني براي اين مملكت زحمت مي كشن /براي اونهاي كه سال قبل ماه رمضان بودند و لي امسال دستشون از اين دنيا كوتاهه در اخر اگه دو ست داشتيد براي اين كا مبيز هم دعا كنيد/ خيلي محتاج دعا تونه
*هور*
90/5/29
+
+ گفتم خدايا از همه دلگيرم، گفت: حتي از من؟ گفتم: خدايا دلم را ربودند، گفت: پيش از من؟ گفتم: خدايا چقدر دوري، گفت: تو يا من گفتم: خدايا تنهاترينم، گفت: پس من؟ گفتم خدايا کمک خواستم، گفت: از غير من؟ گفتم خدايا دوستت دارم، گفت: بيش از من؟ کولهبارم بر دوش، سفري بايد رفت، سفري بيهمراه، گم شدن تا ته تنهايي محض، يار تنهايي من با من گفت: هر کجا لرزيدي، از سفرترسيدي، تو بگو از ته دل، من خدا دارم
*آذرخش*
90/5/29